گزیده ای از نشریه عمار .....
جنایت زیرسایه جام جهانی، سناریوی ناموفق
صهیونیستها در ادامه جنایات خود پس از به شهادت رساندن قریب 20نفر از سرنشینان کشتی ترکیهای «مرمره»، یک کشتی یونانی از «ناوگان آزادی» رانیز مورد حمله قرار دادند. این خبری است که یک سازمان غیردولتی یونان اعلام کرده است. ارتش یونان نیز به همین سبب اعلام کرد رزمایشی را که قرار بود به طور مشترک با ارتش صهیونیستی انجام دهد لغو کرده است. روز گذشته همچنین افراد ناشناسی در حمله به بندر نظامی اسکندرون ترکیه دست کم شش نظامی این کشور را کشتند. اگر چه غربیها تلاش میکنند این حمله را به جدایی طلبان کرد ترکیه (پ.ک.ک) منتسب سازند، ولی همزمانی آن با جنایات صهیونیستها در آبهای نزدیک به غزه دلیل کافی برای نقش رژیم صهیونیستی در این جنایت به شمار میرود. از دیدگاه ناظران سیاسی صهیونیستها به آغاز مسابقات جام جهانی فوتبال به عنوان فرصتی برای تحت الشعاع قرار گرفتن جنایات خود میاندیشند. این سناریو پیش از این در جریان حمله 33 روزه به لبنان که با هزیمت ارتش صهیونیستی به پایان رسید، اجرا شده بود. از سوی دیگر مقامات و محافل سیاسی منطقه همزمان با این حمله باردیگر موضوع احتمال حمله ارتش صهیونیستی به ایران را مطرح ساختهاند. از جمله القدس العربی به نقل از «خلفان» رئیس پلیس دوبی نوشته است: « ایرانیها اگر به بزرگترین قدرت نظامی منطقه هم تبدیل شوند هیچ گاه به جنگ در منطقه نمیاندیشند. اما اسرائیل شاید به زودی به ایران حمله کند و هر لحظه که سپر موشکی آنها در منطقه تکمیل شود باید در انتظار حمله تل آویو به تأسیسات اتمی ایران باشیم.»
در همین حال نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جمع ساکنان صهیونیستی کانادا در اظهاراتی عجزآلود گفت: «ما نباید اجازه دهیم اشتباه گذشته تکرار شود. زمانی که اسرائیل از لبنان خارج شد ایران به آنجا وارد شد و زمانی که اسرائیل از غزه خارج شد ایران به آنجا هم وارد شد. بنابراین دیگر نمیتوانیم تحمل کنیم که این اشتباه برای بار سوم با پیامدهای آن تکرار شود.»
وی افزود: «ما نمیتوانیم سومین حضور ایران را در تپههای مشرف به تل آویو تحمل کنیم و این بدان معناست که ما باید این اطمینان را بدست آوریم که هر کشور فلسطینی در آینده به طور موثری غیرنظامی شود.»
سران داخلی فتنه مضحکه کمدی تلخ دشمنی با آرمانها
سایتهای طرفدار موسوی وسیله خوبی برای تفریح و دست انداختن از سوی دانشجویان شدهاند !. تعدادی از دانشجویان دانشگاه مشهد در یک شوخی بادوست خود که «محمد فیض» نام دارد صفحهای را با عنوان «محمد فیض را آزاد کنید» در فیس بوک ایجاد کردند. این شوخی به فاصله کوتاهی در سایتهای مشهور حامی موسوی مثل کلمه، دانشجو، پیک ایران، جرس، صدای آمریکا و..... به عنوان خبر منتشر شد. حتی برخی از رسانههای ضد انقلاب ادعای کشته شدن محمد فیض را -که در این شوخی از او به عنوان بازداشت شده در اجتماع روز دوم خرداد دانشگاه فردوسی مشهد یاد شده بود- مطرح کردند. حال آن که در این روز هیچ اجتماعی در دانشکده فردوسی مشهد برگزار نشده بود. محمد فیض پس از این جنجال مضحک خطاب به دوستانش در فیس بوک نوشت: «این قدر شوخی کردین که الان در VOA (صدای آمریکا) منو گرفتن ببینم آخرش میتونین واسه من دردسر درست کنین!»
واقعیت صحنه عمل جریان فتنهگر نیز در همین اندازه مضحک است. در روزهای اخیر علی شکوری راد از عناصر بازمانده مرکزیت حزب فاقد مجوز مشارکت در سایت زیرزمینی نوروز ادعا کرده بود اظهارات حجاریان، عطریانفر، ابطحی، سعید شریعتی و چند نفر دیگر پس از یک دوره شکنجه سفید بوده است. سعید شریعتی (عضو جدا شده از حزب مشارکت) در پاسخ گفته است: «آقای شکوری راد بنده نه شکنجه سفید شدم نه شکنجه سیاه اگر هر کدامش بر من اعمال میشد بر خلاف اعتقاداتم حرف نمیزدم گمان نمیکنم حداقل شما تأیید نکنید که من بر خلاف اعتقاداتم حرف نزدم.» اما شکوریراد در پاسخ اصرار دارد که شریعتی «محکوم است به این که تحت شکنجه سپید بوده حتی اگر خودش هم آن را انکار کند!»(!) تندروی مضحک شکوریراد از آن جهت قابل توجه است که وی به سبب بازداشت نشدن در حوادث پس از انتخابات مورد سوء ظن هم حزبیهای خود قرار دارد.
بخش دیگری از این سناریوی کمدی اظهارات افرادی مثل موسوی است. او پس از یک سال همسنگری با دشمنان دیرینه امام (ره)، نظام را متهم کرد که « وضع امام و نام امام را طوری محصور کرده است که فقط یک گروه خاص میتواند درباره امام سخن بگوید.» وی این سخن را در ملاقات با کروبی بیان کرد. دیگر طرف این ملاقات یعنی کروبی در جلسه دیگری درباره رویکرد جدید محمد خاتمی گفته است. اگر خاتمی بخواهد با نظام وارد مذاکره شود باید با هماهنگی ما باشد در غیر این صورت درباره گذشته خاتمی و عملکرد او که باعث از دست دادن قدرت قانونی اصلاح طلبان شد با مردم افشاگرانه سخن خواهد گفت. وی در عین حال که علنی کردن اختلافات داخلی را به زیان جنبش سبز دانست اما تأکید کرد: صبر ما تازمانی است که خاتمی سر ما را کلاه نگذارد. میرحسین موسوی هم در یک محفل نه چندان خصوصی گفته است: «ما اعلام میکنیم که راه ما و جنبش سبز از راه فرصت طلبان و سازش کاران جدا است!»
موسوی افزوده است: آقای خاتمی باید بین اصلاحات و جنبش سبز و بین مبارزه و سازش با نظام یکی را انتخاب کند، ما وقتی قیام کردیم گفتیم تا آخر میرویم و حق را از حلقوم آنها در میآوریم و قرار شد کوتاه نیاییم و شیب مبارزه را به سمت نفی کامل حکومت ببریم، متاسفانه آقای خاتمی با کمی تغییرات و طولانی شدن برنامهها و برخورد پرفشار نظام و کنارکشیدن و عافیت طلبی در بین بعضی همراهان، مواضع خود را تغییر داده و جبهه متحد مارا به سمت کوتاه آمدن و سازش سوق داده است. این آقا ما را به تند روی و تبدیل شدن به اپوزسیون متهم میکند و انتظار دارد که ما در چارچوب حکومت مسائلمان را حل و فصل کنیم و با ورود به حاکمیت از طریق ساز وکارهای قانونی نظام به قدرت برسیم.»
خاتمی در روزهای اخیر رویه موسوی را موجب تبدیل شدن همراهانش به اپوزیسیون دانسته و تأکید کرده بود: موسوی در افکار عمومی رایی ندارد.
در این بگو مگوها به نظر میرسد بهترین مدل تحلیلی همان کلام امام است که وقتی دشمن از کسی تعریف کند باید عزا بگیرد، حجت الاسلام رحیمیان یکشنبه شب گذشته در تفسیر این کلام امام گفت: منظور امام این است که آن شخص (مورد تعریف دشمن) مرده است. چون عزا را برای مرده میگیرند.
در همین حال سایت صهیونیستی ضدانقلابی بالاترین از به هم ریختگی شدید روحی در میان عناصر افراطی و آشوبگر خبر داد و نوشت: بعد از مدتها باز هم سعی کردم بنویسم. هر روز نگرانتر میشوم. برای سالگرد انتخابات چه برنامهای داریم؟ آیا اصلا برنامهای داریم؟ هرچه گشتم هیچ چیز غیر از تفرقه ندیدم! یکی میگوید از فلان خیابان، دیگری میگوید نه! یکی میگوید موسوی و کروبی رهبر هستند و آنها باید بگویند. دیگری میگوید جنبش رهبر نمیخواهد! عدهای هم در حال تخریب این و آن هستند. اگر راه حلی دارید پس کی میخواهید ارائه دهید؟! اگر هم ندارید پس چرا تفرقه اندازی میکنید؟ فرضا که شما درست میگویید و همه سران اصلاح طلب بد هستند و جیره خوار آمریکا! خوب که چه؟! لطفا کمی هم فکر کنید!